در شماره پيشين گفتيم که فرهنگ يک جامعه روح و شخصيت آن جامعه به شمار میآيد که از يک سو مايه تشخص وامتياز آن جامعه از جوامع ديگر است، واز سوی ديگر عامل حرکت وتعالی انسانها يا سکون وسقوط آنان درآن جامعه.
اهميت وارزش پديده فرهنگ به گونهای است که هيچ بحث اجتماعی بدون نگاه و تحليل فرهنگ به نتيجه مطلوب نمیرسد. اين امر ما را واداشت که شماره ديگری از فصلنامه آفاق را به پديده فرهنگ اختصاص دهيم. اميد است که توانسته باشيم برخی از ابعاد اين پديده را بازگشايی نماييم.
در اين پيش گفتار به نکتهای اشاره میکنيم که در درک حقيقت و جايگاه فرهنگ و چگونگی تعامل با آن اهميت بهسزايی دارد. پيش از ياد کرد آن شايسته است به اين نکته مقدماتی توجه شود که فرهنگ را به دو قسم تقسيم کردهاند: 1- فرهنگ رايج؛ 2- فرهنگ آرمانی يا متعالی. قسم نخست ناظر به فرهنگ موجود جامعه است اعم از اين که مطابق رشد وکمال انسان باشد يا نه. بنابراين حتی باورها و سنتهای خرافی و نامعقول را نيز در برمیگيرد. اما قسم دوم اشاره به آن سطحی از فرهنگ دارد که پيراسته از ضعفها وآسيبها بوده و در راستای تعالی و تکامل انسان ها قرار دارد. اين قسم معمولاً در جوامع وجود ندارد يا بسيار اندک است. از همين رو مصلحان اجتماعی میکوشند فرهنگ موجود را به سمت فرهنگ متعالی سوق دهند و فرهنگ متعالی را در جامعه تحقق بخشند.
در این شماره این مطالب تقدیم شما میشود:
تعارض يا تعامل فرهنگ/ داکتر سيد عبدالحميد معصومی / ص 10.
پيوندهاي گوناگون فرهنگ وسياست/ زکی الميلاد / ترجمه: محمد حسين صادقی- سکينه محرابی / ص 23.
درآمدي بر تعامل فرهنگها از منظر سيد جمال الدين/ داکتر سيد حسن اخلاق / ص 55.
نقش و نقد رسانه و راهکار مديريتی آن / محمد محقق بلخی / ص 75.