اهميت رابطه عقل و دين آن را در صدر مباحث فلسفه دين قرار داده است. با وجودي كه ریشههای اين بحث به صورت جسته و گريخته، از قدمت برخوردار است اما رشد و گسترش آن به زماني برمیگردد كه مدرنيته غربي با تكيه بر عقل خودبسنده بشري و محور بخشي تجربه، كلان نگاهي را بنياد نهاد كه منابع معرفتي ديگر را با اتهام فقدان اعتبار علمي، از دایره ارج و اعتبار كنار گذاشت.
در واكنش به اين رخداد، دینداران مسیحی در کل تلاش کردند تا از طریق عقلانی نشان دادن آموزههای مسیحی به پاسداری از ایمان مسیحی خویش اقدام کنند. گرچه آنان در تفسیری که از عقلانیت کردند، به ديدگاه مشتركي دست نيافتند. با ظهور پستمدرنیسم كه به نقد کلان نگاه روشنگری و عقل مدرن پرداخت، برخی سعی کردند دین را با این نگاه، سهم ناچيزي از عقلانیت عطا کند؛ به اين معنا كه دين براي دینداران و در فضاي ديني عقلاني است يا حداقل معقول است اما به نظر میرسد چنین سهمی نه دین یا شریعتهای الهی را قانع سازد و نه جایی را برای بحث و ارزیابی عقلانی فراگیر باقی گذارد. ادعاهاي دين درباره جهاني است كه همه ما به گونهای به آن دست رسي داريم هر چند از جهان مادي برتر است. دين و عقلانيت (فراگير) حداقل بدون پيامدهاي مهلك براي دين نمیتواند از هم جدا باشند. همين كه دين به قلمرو خاص خود بازگردد و از طرح ادعاهاي كه در معرض ارزيابي عقلانیاند، نگران باشد، ديگر نمیتواند ادعا كند كه اهميت عمومي دارد.
جامعه اسلامي نيز با توجه به زمينه دادوستد علمي امروزه جهان كه مديون ارتباطات بیمانند است، نتوانسته و نمیتواند از پرسشها و چون و چراهاي عقلي برخاسته از تفكر مدرن و پس از آن بركنار باشد؛ بخصوص كه جامعه اسلامي در عصر حاضر بيشتر مصرف كننده است و لذا نیاز مبرم به مطالعه و تأمل و قلمفرسایی محققان و نويسندگان در باب رابطه عقلانيت و ديانت به خوبي آشكار میگردد.
در این شماره میخوانید:
رابطه عقل و وحی از دیدگاه قرآن کریم/خادم حسین محمدی/ 35 – 11
جایگاه عقل دینی و اخلاق محور در روایات /محمد محقق بلخی/62 – 36
رابطه عقل و دين/دکتر سید عبدالحمید معصومي/78 – 63
مقدمهای بر عقلانیت اثباتی در اقتصاد اخلاقی/ محمدداود محمدی / 107 – 79
تجلی عقلانیت قرآنی در نهضت عاشورا/محمدحسين صادقي/ 144 – 108